انتخابات به عنوان یک سازوکار مدنی جهت ایجاد تغییر مثبت مستمر و تجدیدنظر در زمامداری و چهرهها، شیوهها و ابزارهای آن، یکی از دستاوردهای ارجمند بشر در عصر کنونی است. شرکت در انتخابات به عنوان یک حق شهروندی، فرصتی به رأیدهندگان میدهد تا گزینهای را انتخاب نمایند که بیشترین همخوانی گفتمانی را با دغدغههای ملموس آنان دارد و جدیترین راهکارها را برای تحقق مطالبات و خواستههای مردم در حوزههای سیاست داخلی و خارجی، اقتصاد، فرهنگ و... در برنامهی خود لحاظ کرده است.
صرفنظر از میزان انطباق یا عدم انطباق مقدمات و زمینههای فراهمشده با اقتضائات زمانی کشور و علیرغم وجود برخی مشکلات و کاستیها، جماعت دعوت و اصلاح ایران، بر مشی دائمی خود مبنی بر ضرورت حضور و مشارکت در انتخابات تأکید مینماید تا سرنوشت زمامداری کشور و نیز مدیریت شهری به نامزدهایی سپرده شود که بتوانند در جهت ارتقای شاخصهای کیفیت زندگی اقدام نمایند. در همین راستا، جماعت موارد زیر را خاطرنشان میسازد:
1. پس از سپری شدن سی و پنج سال از پیروزی انقلاب ملت ایران، هنوز برخی از اصول قانون اساسی، بهویژه اصول مندرج در فصل حقوق ملت ازجمله وجود آزادی فعالیت احزاب، مطبوعات پویا، آزادی اجتماعات، آزادی اندیشه و حفظ فرهنگ اقوام، آنگونه که لازم و شایستهی ایران و ایرانی است، بهطور کامل اجرایی نشده است.
2. رفاه، ثبات و امنیت اقتصادی یکی از اصلیترین و مهمترین دغدغههای عموم شهروندان در شرایط کنونی جامعه است. افت رو به تزاید ارزش پول ملی، رکود اقتصادی، غیر فعال شدن بخشهای قابل توجهی از ظرفیتهای تولید، بالا رفتن آمار بیکاری و نهایتا فضای نامناسب کسب و کار، ثبات و امنیت کشور را در این حوزه با تهدیدهای جدی مواجه نموده است.
3. جایگاه ایران در منطقه و جهان در وضعیت مطلوبی نیست. نبود توازن کافی در تصمیمگیریهای دیپلماتیک، وجود برخی نگاههای غیر کارشناسی، شتابزدگی در بعضی اقدامات و اظهارنظرها و ضعف در انسجام و هماهنگی کافی در بخشهای مرتبط با امور خارجه، به موقعیت کشور آسیبهای جدی وارد کرده است.
4. گفتمان رسمی وحدت اسلامی، علیرغم اقدامات گسترده، در نهایت نتوانسته است فضای تعامل بین پیروان مذاهب را آنگونه که لازم است، تلطیف نماید. ما ضمن تأکید بر مطلوب بودن وحدت و تقریب بین مسلمانان، بر جایگزین کردن آن با مفهوم «دگرپذیری» که متأسفانه اقدام قابل ذکری در راستای ترویج و نهادینه کردن آن صورت نگرفته است، تأکید مینماییم. بر این باوریم راه پیشگیری از تنشها و چالشهای موجود که منطقه را به سمت جنگ مذهبی سوق میدهد، تعمیق فرهنگ دگرپذیری و اجتناب از فرقهگرایی و تعصب مذهبی است؛ چرا که، هرگونه تفرقه و جنگ میان مسلمانان، در تضاد قطعی با آموزههای دین اسلام و مصلحت امت اسلامی است.
5. در حوزهی منزلت اجتماعی و سیاسی، تبعیض واضح و غیر قابل انکاری علیه شهروندان اهل سنت اعمال شده است؛ عدم توجه لازم به برابری مندرج در اصل نوزدهم قانون اساسی، عدم واگذاری مناصب و مسؤولیتهای کلان کشور بر اساس شایستهسالاری، ایجاد برخی محدودیتها در تحقق آزادیهای مصرح در تتمهی اصل دوازدهم قانون اساسی مبنی بر آزادی در انجام مراسم مذهبی، عدم برخورداری اهل سنت از ظرفیتهای رسانهی ملی، عدم حساسیت لازم در ارتباط با اهانتهای صورت گرفته به مقدسات اهل سنت در تریبونهای مختلف از جمله مصادیق آن است.
در پایان جماعت بر این باور است که تحقق این مطالبات و اجرای هرچه بیشتر قانون اساسی و استیفای حقوق مسلم شهروندی، ضریب تعلق به هویت ملی ایرانی را بهبود و ارتقا میبخشد و همبستگی ملت را تقویت مینماید.
جماعت دعوت و اصلاح ایران، ضمن ابراز تأسف و اعتراض نسبت به رد صلاحیت اکثریت قریب به اتفاق نامزدهای عضو یا هوادار خود در انتخابات شوراهای شهر و روستا، بر ضرورت استفاده از حق شهروندی و شرکت در انتخابات تأکید مینماید و از ملت شریف ایران، بهویژه شهروندان معزز اهل سنت انتظار دارد برای واگذاری امانت زمامداری و نیز مدیریت شهری، فعالانه در انتخابات شرکت نمایند و در همین راستا، ضمن احترام به آرا و دیدگاههای نامزدهای محترم، حمایت خود را از برنامههای آقای دکتر حسن روحانی اعلام مینماید و امیدوار است ایشان بر عهد خود با ملت در اتخاذ مشی تدبیر و امید و واگذاری امور کشور به راستگویان و درستکاران و اجرای کامل مفاد بیانیهی صادرهی خود در خصوص حقوق اقوام و مذاهب پایبند باشند.
جماعت دعوت و اصلاح ایران
21 خرداد 1392
نظرات
بدوننام
21 خرداد 1392 - 09:28ازبیانیه متین ووزین وبموقع جماعت مبنی برمطالبات بحق عموم ملت ایران وشهروندان اهل سنت وانتظارازکاندیداهای محترم ریاست جمهوری بررعایت وتحقق این مطالبات ونیزحمایت ازآقای دکترحسن روحانی درانتخابات ریاست جمهوری کمال تشکررادارم.امیدوارم برادران وخواهران اهل سنت بامشارکت فعال خوددرانتخابات ورای به دکترروحانی سرنوشت انتخابات رابطریقی که موردرضایت حق تعالی وصلاح میهن عزیزاست رقم بزنند.
بدوننام
21 خرداد 1392 - 10:05پاسداشت روح عزت در میان اهل سنت از طریق روشنگری و تشویق به انتخاب معنادار کاندیدای کارا و دارای تیم حامیان و همکاران باورمند به حداقلی از آزادی و رواداری در فضای کنونی ایران،تاکنون در مواضع جماعت مشهود بوده است و این،جای تقدیر دارد!
عوسمان هه ورامی
21 خرداد 1392 - 01:04سمعنا و اطعنا
بدوننام
21 خرداد 1392 - 12:57انتظار می رود نزدیک به 10 میلیون رأی اهل سنت به سبد آقای روحانی ریخته شود اهل سنت در صورت داشتن یکپارچگی و با داشتن آمار بالای جمعیتی در پیروزی نامزدها سرنوشت ساز شده اند
جمال
21 خرداد 1392 - 02:32با سلام ضمن تقدیر از صبر و حوصله و درایت و دلسوزی رهبران جماعت، بیانیه ، علاوه بر اصرار مجدد بر خواسته های بر حق ملت بزرگ و علی الخصوص اهل سنت ایران و پایبندی آنها به پیگیری قانونی حقوق پایمال شده ملی و انسانی ما با کمال حکمت و روشن بینی تنظیم و به موقع به سمع ملت رسید به عنوان یک عضو سمع و طاعه خود را آگاهانه و با میل ورغبت اعلام می دارم. به امید پیروزی خیر خواهان ملت
پاک سرشت
21 خرداد 1392 - 03:24تشکر و سپاس از موضوع گیری درست و به موقع جماعت
بدوننام
21 خرداد 1392 - 03:45هر چند می دانم هر کسی روی کار بیاید انتظارات ما را برآورده نمی کنداما با توجه به نکات زیرسعی می کنم در انتخابات شرکت کنم: 1- خیر وبرکت با جمع است حال اگر جمعی اندیشمند به این نتیجه رسیده اند که شرکت در انتخابات ضرورت دارد پس در انتخابات شرکت می کنم. 2- به گفته یکی از عزیزان اگر 10 میلیون نفر اهل سنت به کاندیدای مورد نظر رای دهند و آن کاندیدا به حداقل حقوق اهل سنت توجه نکند نشانه بی کفایتی و ترس و بزدلی وی است با این حال حتی اگر به این حداقل خواسته اهل سنت هم توجه نشود حداقل با رای خود به پیروز شدن کسی کمک می کنم که حداقل ضرری برای اهل سنت نداشته باشد. 3- اگر می خواهم خواسته های مشروع خود را بصورت مدنی مطرح کنم باید در انتخابات شرکت کنم تا بتوانم انتقادی هم داشته باشم. 4- به عزیزانی که برای مخالفت با حکومت می خواهند رای ندهند باید بدانند با این روش به جواب مطلوب نمی رسند چون این عدم حضور بصورت یک تشکل منسجم نیست که جواب دهد. 5- 6- . .
بدوننام
21 خرداد 1392 - 03:51از ته قلب تاسف خود را برابر بیانیه جماعت بیان میدارم چرا که صرفا بر بیان مواردی اکتفا کرده که هر صاحب خردی به ان واقف است دعوت و اصلاع باید بداند و خود را مسول بداند که نماینده چند نفر نیست و یک تشکل اجتماعی صرف نیست که تنها در برابر مردم مسول باشد این جماعت در برابر الله رب العالمین و در برابر برنامه الله رب العالمین مسول است این جماعت هیچ موقف روشنی و واضعی که لایق دین خدا باشد ارایه نداده است.
دانا
21 خرداد 1392 - 08:19شعاردادن خیلی آسان است ....خیلی ...مهم کار کردن است ...در این ایران ما...
بدوننام
21 خرداد 1392 - 07:31بیانیه ای به جا و حکیمانه تنظیم شده است دست مریزاد
عبدالله
21 خرداد 1392 - 09:24ازجماعت دعوت واصلاح بسیار ممنونم بخاطر موضع گیری مناسب وبجایی که گرفتند واقعاً جای چنین موضع گیری هایی درمناسبتهای مختلف کشوری وملی خالی بود, چشم وامید اهل سنت به شماست
amiri
22 خرداد 1392 - 03:48با سلام. متن بیانه مطالبات به حق تمام اقوام واقشار ایرانی است،اما حمایت از کاندیدای خاص چه قبلا و چه در حال حاضر به سود جماعت نبوده و شاید در مواردی نیز تنگناهایی را بوجود آورده باشد،در ثانی صرف حضور در انتخابات برای احزابی مهم است که صرفا سیاسی باشند چرا که حکایت از عدم بازنشستگی فکری آنان دارد
shahab
22 خرداد 1392 - 07:17بانام و یاد خدای بزرگ بهترین سلام و درودها بر شما و همه داعیونی که میتوانند در نقاط حساس خوب میشنون، خوب تصمیم میگریندو خوب اظهارنظر میکنند. و این همان آموزه صحیح اسلامی است. که به ما می آموزد همیشه و همه حال با هوشیاری در صحنه حاضر باشیم/ اسلام، مسلمانی می خواهد که خوب تصمیم بگیرید و خوب فکر بکند. مثل همیشه اظهارنظرتون زیبا و پرمحتوا بود. بنده هم شخصا بر این باورم که شرکت مردم به ویژه جامعه بزرگ اهل سنت ایران در انتخابات بسیار موثر و ضروری است و مشارکت با جامعه تنهارویکرد مثبتی است که باید در روند فکری و عملی خودمون بجا بیاریم. قطعا قهر کردن با جامعه گزینه صحیحی نبوده و نخواهد بود.و باید ایت قاعده درست رو بپذیریم که روند اصلاح جامعه فقط می تواند گام به گام صورت بگیرد.ما هرجا که هستیم باید گام به گام به جلو بریم. رکود و سکوت. درمان هیچ دردی نیست. اهل سنت و جماعت در همه ی اداوار گذشته خواهان عزت و سربلندی جامعه اسلامی ایران بوده و هست. هرچند در این وادی بدترین فشارها رو هم از روی اشخاصی تنگ نظر داشتیم . اما بر این باوریم که میشود با صبر و تحمل و داشتن دیدگاه اصلاحی و رو به رشد می توانیم روزی شاهد یک پیشرفت و ترقی در جامعه خودمان باشیم. ما خواهان اصلاحات بودیم و هستیم. هیچ جامعه ی کامل و بدون نقص نیست. اما جامعه ی زنده است که سرشار از رشد و ترقی انسان ها باشدو این زمانی میسر خواهد بود که باید اهل اظهار نظر و تبادل آراء باشیم. با احتـــرام و آروزی موفقیت های بیشمار
خراسانی
22 خرداد 1392 - 06:54الحمد لله به برکت بینش صحیح و کاملی که تصمیم گیرندگان جماعت دعوت و اصلاح داشته اند بیانیه ی کامل و منطقی ای انتشار داده اند. به عنوان یک ایرانی سنی به تصمیم شجاعانه تان احترام می گذارم.
بدوننام
22 خرداد 1392 - 07:02فقط تاسف برای جماعتی بی عقل بی فکر و بی برنامه مخصوصا ملا های پایتخت نشین. فقط از رب جلیل تقاضا مندم که اگر لایق هدایتید هدایتتان دهد و اگر نیستید هلاکتان گرداند که شما پاسداران دین محمد (ص) نیستید
علی
22 خرداد 1392 - 02:16بدون نام جان ، اگر پاسداران دين محمد (صلی الله عليه وآله وسلم) امثال جنابعالی باشند که چنين قلم زشتی دارند و واقعاً اسلام و اهداف متعالی اسلام که سعادت بشريت است را هنوز نشناخته اند پس شما پاسدار دين محمد (صلی الله عليه وآله وسلم)باشيد تا ببينيم چکار می کنيد.خداوند ما وشما را هدايت کند.
سميع
22 خرداد 1392 - 02:50خداوند به شما كمي عقل و درايت بدهد ، افرادي بي درايت و تند رويي مانند شما باعث از بين بردن اهداف بزرگ كه همان خدمت و دعوت و اصلاح تمام انسانها است مي شود .
کردستان
22 خرداد 1392 - 09:11سلام از اینگونه اظهار نظر و شیوه صحبت بی منطق شما متاسفم شما که پایتخت نشین نیستید چه گلی به سر ملت زدید حتی جرات نکردی نظرت را با اسم واقعیت بنویسی
بصير
23 خرداد 1392 - 08:28با سلام دوست عزيز هدايت خداوند شامل حال هميه بندگانش شود .آمين و دعا ميكنم كه نقد هايمان بر اساس تفكر ، تعقل ، ادب و آداب اسلامي گردد. خداوند من ، شما و ما را هدايت كند . آمين
منیب محمدی
22 خرداد 1392 - 08:13بیانیه خیلی خوب و دارای مطالب ارزنده بود...ان شاءالله بودن وآمدن آقای روحانی فرصتی باشد برای استعلاء و رشد ما،اگر چه به ناحق مدت مدیدی است که خواهان رکود وجمود ما هستن...برادران عزیزم وجماعت ایمانی دعوت واصلاح الله شما وما را از آفت دین ودنیا محفوظ کند،وبابت این متن ریبا یتان سمعنا واطعنا
بدوننام
22 خرداد 1392 - 10:54باتشکرازتمامی شما عزیزان واقعابیانیه به جا بودامیدوارم که خداوند متعال پشت وپناهتان باشدودرادامه دادن راهتان که منش میانه روی واعتدال است موفق ومعید باشیدوازلومه لومه گران دلسرد نشوید.
محمدخیالی
22 خرداد 1392 - 12:08ادب ومعرفت چیزخوبی استٰٰ/ نفری که دریکی ازکامنتها که جماعت را به بی عقل وبی فکر متهم کرده ای اگرشما واقعاًًًًراست میگویی چرا جرأت نکردی اسم خودت رابنویسی
بدوننام
22 خرداد 1392 - 12:45یادم هست یک بار در مدرسه به معلم بدی که قابل انتقادهای جدی بود انتقادهای نوشتم و در اخر از معلم تشکر کرده بودم معلم پس از خواندن انتقادها در جمع دانش اموزان گفت (این دانش اموز کیست معلوم نیست نسبت به من چه نظری داشته )و بعد کمی خندید. بیانیه برادران دعوت و اصلاع این را بیادم میاورد این بیانیه حتی بدرد خودشان هم نخواهد امد.
بدوننام
22 خرداد 1392 - 02:00چند واقعیت تلخ زیستن در جامعهی ما زیستنی است سهل ممتنع و یا بهتر بگویم واجد جمعی ملون از تناقضات و اضداد است. انتخابات هم یکی از این امور متناقض در کشور ماست، از سویی با وجود الگوهای ایدهآلیستی - مذهبی که ریشه در متافیزیک غلیظ و ستبر دارد، سخن گفتن از رأی مردم و حاکمیت مردم بر مردم و مشارکت و رجوع به آرای همگانی معنای محصلی ندارد. بهعبارت دیگر الگوی قرارداد اجتماعی و تفکیک قوا و استقلال آنها و مراجعه به آرای عمومی که در نهایت بایستی به تنفیذ یک فرد برسد، عملاً رأی مردم و انتخاب را بیمعنا کرده است. وانگهی اگر به عنوان یک اقلیت مذهبی مانند اهل سنت در کشوری باشید که اکثریت آن شیعه است و بخواهید در پروسهی سیاسی مشارکت کنید، مشکلات تئوریک و عقیدتیات دوچندان میشود. از سویی اعتقاد به ختم نبوت، اقتدار فردی هیچ فردی را برنمیتابد و هیچ سنیای نمیتواند به پذیرش چنین آتوریتهای در باور و ایمان دینیاش تن در دهد، چرا که در دیدگاه اهل سنت، آنچه مشروعیت دارد، امر جمعی اجماعی شورای اهل حل و عقد است نه رأی فردی یک فرد، درثانی در کشور ما انسان اهل سنت، شهروندی است که حق انتخاب شدن جهت احراز پست ریاستجمهوری را ندارد و عملاً جزو رعایای درجهی دوم بهشمار میآید و تبعیضات قانونی و سیاسی مانع از احساس تعلق این دسته از شهروندان است و بهطور عینی و ملموس، شکاف دولت - ملت (در اینجا اهل سنت با حاکمیت) بسی بزرگتر از آن است که از آن حاشا نمود. عافیتطلبی و مصلحتاندیشی سیاسی را عجالتاً کنار میگذارم و همزبان با خواجهی شیراز میگویم: فاش میگویم و از گفتهی خود دلشادم ... بندهی عشقم و از هر دو جهان آزادم
یاسر میردامادی
22 خرداد 1392 - 03:40حرفهایت درست ( به نظرم اهل سنت شهروند درجه دو نیستند شهروند درجه سه اند. زیرا شهروند درجه دو ما هستیم یعنی شیعیان منتقد حکومت که گرچه علی الاصول حق رییس جمهور شدن داریم اما علی التحقق رد صلاحیت میشویم. ما تازه شهروند درجه چهار هم داریم: بهائیان که حق تحصیل بعد از دیپلم هم ندارند، شهروند درجهی پنج هم داریم: نوکیشان مسیحی که حق حیات آنها هم علی الاصول سلبکردنی است) اما باید رفت صندوقها را تبدیل کرد به رفراندوم نه به حاکمیت
مسیح
22 خرداد 1392 - 02:01در دنیایی به سر می بریم که مشارکت مدنی یکی از روشهای عقلایی جهت ایفای نقش در تعیین سرنوشت فرد و جامعه بشمار می رود(ان الله لا یغیر ما بقوم حتی ...).آن عزیزی کهمخالف شرکت در انتخابات است 4 سال بعد حق اظهار نظر در خصوص عملکرد رئیس جمهور منتخب ندارد چرا که با تفکر تحریم ، عملاً میدان را برای حریف خالی می کند. به همین ترتیب ، هم اکنون نیز کسی حق دارد عملکرد دولت نهم و دهم را به نقد بکشد که به صورت فعال در انتخابات مربوطه شرکت داشته و در حد وسع و توان نقش خود را به عنوان یک شهروند ایفا نموده است.با کناره گیری مشکل حل نمی شود. از جماعت نیز به خاطر صدور بیانیه سپاسگزارم. ونیز علیرغم اینکه کاندیدای من شخص دیگری است ، سمعا و طاعتاخود و خانواده ام به دکتر روحانی رای خواهیم داد.
ارش
22 خرداد 1392 - 02:25من مدافع تحريم انتخابات نيستم، موافق شركت در انتخابات معنادار هستم (اين را در پاسخ به دوستاني مي گويم كه در چند روز اخير از من بخاطر "تحريم" انتخابات انتقاد كرده اند.) شخص آقاي روحاني، دست كم در وضعيت كنوني ايشان، با كف مطالبات مورد نظر من فاصله زياد دارد. اما اگر انتخابات دوقطبي شود، و معناي رأي به آقاي روحاني، حتي برغم ميل ايشان، رأي منفي به سياستهاي ويرانگر تلقي شود، در آن صورت شركت در انتخابات و رأي به آقاي روحاني را معنادار مي دانم. در عين حال، به نظرم شورآفريني در فضاي انتخاباتي را نبايد به قيمت مشاطه كردن واقعيتهاي موجود انجام داد. واقعيت اين است كه ... بسيار بعيد است كه در اين مرحله اجازه دهند فضاي انتخاباتي به سمتي رود كه رشته هايشان پنبه شود- خصوصا كه مسأله جانشيني رهبري هم به نوعي با سرنوشت اين انتخابات مربوط است. بنابراين، اگر هم بناست رأي دهيم، نبايد توقع مان را از حدّ واقعيت زياده فراتر ببريم. اميد اگر بر واقع بيني استوار نباشد خيال انديشي است، و بيش از آنكه بسازد ويران مي كند.
پیام بیت آیت الله منتظری به مناسبت شرکت در انتخابات و حمایت از دکتر حسن روحانی باسمه تعالی پس از سلام و احترام به محضر باشرافت ملت رنجدیده و صبور ایران به استحضار میرساند؛ در گذرگاه پرابهام و پیچیده کنونی که تصمیمگیری هم دشوار است و هم سرنوشتساز، به عنوان یک شهروند خدمتگزار که در آستانه انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران کراراً از سوی مردم مورد سوال قرار میگیرد نکاتی را به عرض میرسانم. متأسفانه در این انتخابات نیز شورای نگهبان به جای نظارت، دخالت کرد و فراتر از اختیار قانونی خود، در واقع آن را دو مرحلهای نمود؛ در مرحله اول برخی شایستگان مورد اقبال ملت را رد صلاحیت کرد و فقط مرحله دوم انتخابات را به مردم واگذاشت تا ملت از بین افراد منتخب شورای نگهبان، کاندیدای خود را انتخاب کنند. اما با وجود همه این کاستیها، نمیتوان بیتفاوت بود و از همین امکان مختصر در جهت بهبود اوضاع سیاسی اجتماعی کشور استفاده ننمود. حال که بزرگان و دلسوزان نظام مخصوصاً حضرات آقایان هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی ائتلاف را به مصلحت انقلاب و اصلاح امور کشور دانسته و شناخت خود را از برادر ارجمند جناب آقای دکتر حسن روحانی ابراز داشتهاند، امیدوارم ملت شریف ایران با رأی قاطع خود، ایشان را در انجام وظایف شرعی و ملی و در عمل به وعدههای انتخاباتی یاری فرمایند. موجب شادی فراوان است که جناب آقای دکتر محمد رضا عارف در امتحان اخلاقمداری و فداکاری پیروز شد و مصلحت ملت و کشور را بر مصلحت خود مقدم داشت؛ اینجانب این پیروزی معنوی را به آن دانشمند فرزانه تبریک میگویم. بیاییم با همدلی و همزبانی با یکدیگر، ضمن احترام به دیگر کاندیداهای محترم ریاست جمهوری، آقای دکتر حسن روحانی را که شخصیتی باتجربه و عاقل و دلسوز برای کشور میباشد انتخاب نماییم، تا رأی قاطع ملت پشتوانه اقدامات آینده او باشد، و ایشان بتواند کشور را به سمت آرمانهای اصیل انقلاب یعنی «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» رهنمون باشد. به امید حفظ امانت آرای ملت از سوی مسئولین. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. بیت آیت الله العظمی منتظری احمد منتظری ۱۳۹۲/۳/۲۲
بدوننام
22 خرداد 1392 - 02:29خانم محتشمی پور و آقای تاجزاده: "ما نیز به آقای روحانی رأی می دهیم در حمایت از وحدت و از همین الان هم پیروزیم چون با هم هستیم"
علی رزاقی
22 خرداد 1392 - 02:31ی رای دادن یا ندادن مان، باید این کنش معطوف به انتخابات را به فال نیک گرفته و تبدیل به بستری برای شکل گیری جریان هایی کنیم تا در آینده این ما باشیم که در مقام بازیگردانِ انتخابات قرار گیریم.حتی اگر نخواهیم رای دهیم.
محسن جلالی، پژوهشگر در موسسۀ خشونت پرهیزی برای دموکراسی
22 خرداد 1392 - 02:33*محسن جلالی، پژوهشگر در موسسۀ خشونت پرهیزی برای دموکراسی در بوستون این مقاله را برای مجموعه ناظران نوشته است. فضایِ انتخابات ایران پر از ناامیدی و تردید است. حذف چهره های با نام و نشان اصلاحطلب در انتخابات ریاست جمهوریِ پیشرو آنان را چنان از این معامله بی نصیب ساخته که برخی تصمیم گرفتهاند که عطایش را به لقایِ آن ببخشند. گفتههای اخیر موسویِ خوئینیها، پدر خوانده اصلاحطلبان، و نیز بیانیه شاخهی برونمرزیِ سازمانِ مجاهدین انقلاب همه از آن حکایت دارد که برخی از ایشان تاکتیک تحریم انتخاباتی را برگزیدهاند. با چنین تردیدهایی، آنها بر این باورند که زورقِ شکسته خود را در پناه این فانوس دروغین نمیتوان به ساحل امنِ پیروزی رسانید. اما تا نظر آن ها تا چه اندازه واقعگرایانه است. یک پژوهش جامعِ تطبیقی در مؤسسه بروکینگز، یکی از قدیمیترین و مهمترین اتاقهایِ فکر در واشنگتن، ۱۷۱ مورد تحریمِ انتخاباتی در کشورهای گوناگون را مورد مطالعه قرار داده و در پایان چنین نتیجه میگیرد که سیاستِ تحریمِ انتخابات تقریبا در همه موارد شکست خورده و تنها سه پیامدِ منفی به همراه آورده است. الف) قدرتمندتر شدنِ حزب حاکم با کسبِ اکثریتِ بسیار بالا در غیابِ احزابِ تحریمکننده ب) به حاشیه رانده شدنِ حزب تحریمکننده و رهبرانِ آن ج) فراهم نشدن امکان تغییر در ساز و کارهای انتخاباتی مانند تغییرِ قانونِ اساسی که نیازمندِ اکثریتِ بالاست که تنها از طریق تحریم از سویِ احزاب مخالف قابلِ دستیابی است. یکی از مهمترین نمونههایِ تحریم انتخابات تاکتیکِ گروههایِ سنّی درانتخابات ۲۰۰۵ عراق مبنی بر عدم مشارکت بود. پیامد این کنشِ سیاسی برایِ آنها فاجعه به همراه داشت چرا که در غیابِ نامزدهایِ اهل سنّت، شیعیان توانستند با کسب اکثریتِ مطلق در مجلس، قانون اساسی را تدوین و در نهایت تصویب کنند. یک اقلیتِ قوی از نمایندگانِ سنّی در مجلس میتوانست نماینده منافع این گروه در تدوینِ قانونِ اساسی باشد که تحریم این فرصت را از آنها گرفت. دلیل تحریم انتخابات از سویِ سنّیها رد صلاحیت گستردهی افراد وابسته به احزابِ سنی ذکر شد، و نیز این ادعا که انتخابات در زمان اشغال نامشروع است. این پژوهش در سال ۲۰۱۰ به انجام گرفته و اگر اکنون انجام می شد میتوانست تجربه تدوینِ قانون اساسی در مصرِ پس از مُبارک را به یک عنوانِ یک نمونه دیگر شکست تحریم انتخابات ذکر کند. در انتخاباتِ اکتبرِ ۲۰۱۲، مخالفانِ اخوان المسلمین تصمیم به بایکوت گرفته و جلسات شورایِ دومِ قانونِ اساسی مصر را تحریم کردند؛ اسلامگراها بدونِ توجه به عدمِ حضور مخالفان و احتمالا خوشحال از آن، قانون اساسیِ را تدوین کرده و به تصویب رساندند و سرانجام به رفراندوم گذاشتند. در تمامِ این مراحل مخالفانِ اخوان المسلمین تماشاگر بودند. جالب است که آنها تلاش نکردند که نیروهایِ خود را در دادنِ رأی منفی به قانون اساسی تدوین شده بسیج کنند. این قانون هماکنون قانونِ اساسیِ مصر است و همه ملتزم به عمل به آن هستند، چه اسلامگرا و چه غیرِ آن. محمد البرادعی یکی از رهبران مخالفان در سال ۲۰۱۰ و نیز در سالِ ۲۰۱۲ دعوت به بایکوت انتخابات کرد و البته پیامدِ آن چیزی نبود جز به حاشیه رانده شدن احزاب غیرِ اسلامگرا و شخصِ البرادعی از صحنه سیاسی مصر و نیز قدرتمندتر شدنِ اخوان المسلمین. انتخاباتِ ریاست جمهوریِ افغانستان در سال ۲۰۰۹ نمونه دیگری است از شکست تحریم. عبدالله عبدالله به عنوانِ نامزدِ مخالفان به همراهِ حامد کرزی به دورِ دومِ انتخاباتِ افغانستان راه یافت ولی در اعتراض به عملکردِ نادرستِ دولت، تقلبهایِ انتخاباتی، و نیز رفتارِ کمیسیونِ انتخاباتی از حضورِ در دورِ دوم انصراف داد. عبدالله با تصمیم به تحریم به حاشیه رانده و از صحنه سیاسیِ افغانستان ناپدید شد و حامد کرزی در حال گذراندنِ پایانِ دورِ دومِ ریاست جمهوری خود. دو دلیلِ عمده برایِ اکثرِ مواردِ تحریمهایِ انتخاباتی ذکر شده است: نخست این که حزب یا احزاب تحریمکننده تلاش میکنند که با تهدیدِ به تحریم و یا عملِ تحریم به حاکمیت فشار آورند تا به رقابتهایِ انتخاباتی برابر تن دهد؛ خواسته آنها میتواند شامل تغییر قوانین، افراد، و یا اجازهی بازگشتِ نامزدهای رد صلاحیت شده به رقابتها باشد. دلیلِ عمده دیگر برایِ تحریم، جلبِ توجه جامعه جهانی (به ویژه کشورهایِ غربی) به ناعادلانه بودنِ روندِ انتخابات است و در ادامه تضعیفِ موقعیتِ بین المللی حاکمیتِ موجود. شکستِ تحریم در واقع شکستِ احزابِ تحریمکننده از دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده در پیش گرفتن سیاستِ تحریمِ انتخابات است، یعنی مجبور کردن حاکمیت به کوتاه آمدنِ در برابرِ خواست حزب تحریمکننده و یا عدم شناساییِ بین المللیِ انتخابات. در اینجا میتوان برای نمونه به چند مورد از این بایکوتها اشاره کرد: در انتخاباتِ ۲۰۰۳ برایِ تعیینِ رئیس جمهور در جمهوریِ آذربایجان، مخالفانِ الهام علیاف در اعتراض به رفتار دولت و بیقانونیهایِ موجود به پای صندوقهایِ رأی نرفتند؛ در نتیجهی این تحریم علیاف با اکثریتِ مطلق برندهی انتخابات شد. علیرغمِ تحریم و هفتهها اعتراضات خیابانیِ پس از انتخابات، ایالات متحده نتایج انتخابات را به رسمیت شناخت. در انتخابات ۱۹۹۲ در غنا، مخالفان دولت در اعتراض به تقلب در انتخاباتی که به انتخابِ مجدد رئیس جمهمور، جری رولینگز انجامید، مشارکت در انتخابات مجلس در همان سال را تحریم کردند. مخالفان خواستار برگزاریِ یک انتخابات مجدد بودند و گمان میکردند که با تحریم انتخابات خواهند توانست توجه بینالمللی را به خود جلب کنند و به خواستههایِ خود برسند؛ اما نه انتخابات ریاست جمهوری تجدید شد و نه جامعه جهانی از شناسایی نتایج انتخابات خودداری کرد. رولینگز تا ۲۰۰۱ همچنان رئیس جمهور باقی ماند و حزب او ۱۸۹ کرسی از ۲۰۰ کرسیِ مجلس را از آن خود کرد، تنها به خاطرِ تصمیمِ نادرستِ مخالفان به تحریمِ انتخابات. ایالاتِ متحده نیز انتخابات را به رسمیت شناخت. به همین ترتیب انتخابات سراسری ۱۹۹۷ در مالی و ۱۹۹۴ در اتیوپی که گزارشهای زیادی مبنی بر وجودِ تقلب در آنها وجود داشت از سوی جامعه بینالملل به رسمیت شناخته شدند. مخالفان چاوز در سال ۲۰۰۴ در اعتراض به بیقانونی در برگزاری انتخابات، برای انتخاب فرمانداریها به پایِ صندوقهایِ رأی نرفتند و حاصلِ آن در اختیار گرفتنِ ۲۰ فرمانداری از ۲۲ فرمانداری توسطِ هوادارانِ چاوز بود. همان گروه دوباره یک سال بعد در ۲۰۰۵، انتخاباتِ مجلس را تحریم کردند، که سرانجام آن کسبِ اکثریتِ مطلقِ مجلس توسطِ چاوزیها بود، ۱۱۴ کرسی، و این در حالی بود که مخالفان تا قبل از آن ۴۱ کرسی مجلس را در اختیار داشتند. ثمرات تحریم برایِ مخالفان، قدرتمندتر شدنِ چاوز، داشتنِ اکثریت مطلق حزب چاوز در مجلس برای تصویبِ قوانین جدید و از جمله حذفِ محدودیتِ دورانِ ریاست جمهوری بود. در توگو حزبِ مخالفِ دولت در اعتراض به قوانینِ ناعادلانه در انتخابات، به بایکوتِ انتخابات روی آورد. در نتیجه این بایکوت، حزبِ حاکمِ توگو ۹۰ درصد آراء را به خود اختصاص داد و با استفاده از این اکثریت، محدودیت زمانی برای دوران ریاست جمهوری را از قانون حذف کرد. مخالفانِ رابرت موگابه در زیمبابوه در انتخابات ۲۰۰۵ به علت درگیری در بحث تحریم یا مشارکت در ثبت نامِ نامزدهایِ خود تأخیر کردند و همین تأخیر به از دست رفتن ۱۶ کرسیِ مجلس برای آنان منجر شد. به دنبال این ناکامی، رهبرِ اپوزیسیون تصمیم به تحریمِ انتخاباتِ سِنا گرفت، با این ادعا که شرکت در این انتخابات مشروعیت بخشیدنِ به موگابه است. این تصمیم منجر به ایجاد انشعاب در مخالفان شد، چرا که گروهی از مخالفان تحریم را اشتباهی مرگبار میدانستند. حزب موگابه توانست ۴۹ کرسی از ۶۶ کرسیِ سنا را در رقابت با اپوزیسیون غیرمتحد از آنِ خود کند. مخالفان با تصمیم به شرکت در انتخابات ۲۰۰۸ توانستند نیمی از کرسیهایِ مجلس را در دست بگیرند. در انتخابات ریاست جمهوری، تسوانگاری، نامزدِ مخالفان در دورِ اول از موگابه پیشی گرفت ولی از آنجایی که اکثریت ۵۰ درصدی را کسب نکرد، انتخابات به دور دوم کشید. در اعتراض به بیقانونیها، تسوانگاری تصمیم به تحریم انتخابات در دور دوم گرفت و به موگابه اجازه داد که به راحتی پیروز شود و همچنان رأسِ هرمِ قدرت را در دست داشته باشد. تاریخچه انتخاباتِ چند سالِ اخیر در ایران میتواند روشن کند که تا چه اندازه سیاستهایِ انتخاباتی درایران مشابه است با آن چه در نمونههایِ بالا از دیگر کشورها ذکر شد. در سال ۱۳۸۰ انتخابات شوراها که اکثریتِ کاندیداها در آن تأیید صلاحیت شدند از سویِ مردم تحریم شد، و البته اصلاحطلبان نیز لیست واحدی ارائه نکردند. هر چند درصد شرکت کنندگان در تهران به ۲۰ درصد نیز نرسید ولی این انتخابات اولین قدم در بازگشت اصولگرایان به مناصب انتخابی شد. شورایِ اصولگرایِ حاصل از تحریم، احمدینژاد را به مقام شهرداریِ تهران برگزید و او نیز با استفاده از امکانات شهرداری و موقعیتِ فراهم آمده توانست راه خود را به سوی انتخابات ریاست جمهوری هموار کند. در ادامه همین روندِ تحریم و عدمِ ائتلاف، در انتخاباتِ مجلس نهم علیرغمِ ردِ صلاحیتِ گسترده، شماری کافی از کاندیداهای اصلاحطلب یا نزدیک به آنها در لیستها حضور داشتند که با تحریم انتخابات از سویِ اصلاحطلبان و عدم حضورِ گسترده مردم اصلاحطلبان و نزدیکانِ به آنها توانستند تنها یک اقلیتِ بسیار ضعیف کسب کنند، اقلیتی که میتوانست بزرگتر و تاثیر گذارتر باشد. در انتخابات سال ۸۴ همان اشتباه دوباره تکرار شد، به این صورت که گروهی از مردم، به ویژه دانشجویان، انتخابات را تحریم کردند و اصلاحطلبان هم بدونِ ائتلاف و با دو کاندیدا به انتخابات پای گذاشتند. احمدی نژاد با ۶۰۰ هزار رأی بیشتر از کروبی به مرحله دوم راه یافت و این چنین بود که چهار میلیون رأیِ مُعین به خاطر بیتدبیریِ محض در عدمِ ائتلاف به هدر شد؛ شاید بتوان مدعی شد که چهار میلیون رأی که برایِ مُعین به صندوق ریخته شد از سوی تحولخواهترین و اصلاحطلبترینِ شهروندان بود که با بیتدبیریِ احزابِ اصلاحطلب نتوانست تاثیری بر سرنوشت انتخابات داشته باشد. در همه این موارد علیرغمِ فشار محافظهکاران، بیشترین تأثیراتِ منفی ناشی از تحریمِ انتخابات و بیتدبیری از سویِ احزاب اصلاح طلب بوده است؛ تحریمهایی که اگر صورت نگرفته و ائتلافهایی که اگر شکل گرفته بودند میتوانستند همچنان اصلاحطلبان را در لایههایِ قدرت حفظ کنند، به جایِ این که امروز تماشاگرانِ صحنه باشند. انتخابات ریاست جمهوریِ پیشِرو آزمونی است دوباره برای این که تا چه اندازه از تحریمهایِ پیشین درس آموختهایم. تحریمِ انتخابات و عدمِ ائتلاف از سویِ اصلاحطلبان تنها سبب میشود که اپوزیسیون بیش از پیش به حاشیه رانده شده و خیال حاکمیت از پیروزی قاطع در انتخاباتِ پیشِ رو و انتخابهایِ آینده راحتتر باشد. باید به خاطر داشت که حضور یک رئیس جمهورِ دلخواهِ حاکمیت و مجلس آیندهای که با تحریمِ آن از سویِ مردم میتواند به کسبِ اکثریتِ مطلقِ محافظهکاران بینجامد، راه برایِ حذفِ مهمترین نهادِ انتخابیِ موجود، یعنی ریاست جمهوری از قانون اساسی هموار می شود. حضورِ یک رئیس جمهورِ اصلاحطلب و یا نزدیک به آنها و نیز مجلسی که در آن اصلاحطلبان نه اکثریت که حتی اقلیتی قوی داشته باشند به ناکام گذاشتن بسیاری از طرحهای موجود محافظهکاران کمک خواهد کرد. بر مدافعانِ تحریمِ انتخابات است که دلایلِ ایجابی خود را عرضه کنند و نشان دهندکه چه گونه عدمِ شرکت در انتخابات به پیشبرد اصلاح و تغییر در جامعه کمک میکند. تاکنون آن چه از سویِ مدافعانِ تحریم عرضه شده بیشتر سخنانِ سلبی و مفاهیمی خارج از واقعگرایی سیاسی بوده است. مطالعه موردیِ بیشتر از ۱۷۰ مورد تحریم انتخاباتی و نیز تجربه سالهایِ اخیر ایران نشان میدهد که تحریم جز به شکست راه نمیبرد.
پارسا
01 تیر 1392 - 03:49بسیار عالی بود ارزش مطالعه وتامل فراوان دارد
احمد صدری
22 خرداد 1392 - 02:38البته من رای خواهم داد... ولی احساس میکنم همه دلایل در خانه ماندن را میفهمم و آنرا عملی اخلاقی میدانم. بعنوان کسی که به روحانی رای خواهد داد اما، رای دادن را نه یک عمل حماسی و اخلاقی بلکه عملی تابع از عقلانیت ابزاری تلقی میکنم. در همین انتخابات هم دو بار (قبل از شروع و بعد از رد صلاحیت هاشمی) تصمیمم این بود. رای دادن هزینه دارد (اعطای اندکی مشروعیت به نظام) اما رای ندادن هم به همان اندازه هزینه دارد. دستهای آنها که رای نمیدهند هم آلوده است چون به انتخاب کسی کمک خواهند کرد که آینده ایران را در این شرایط به خطر خواهد انداخت. اگر هم بگوئید: «فرقی نمیکند، اسم هرکس را که بخواهند از صندوق در خواهند آورد،» باید بگویم که موافق نیستم. با این شکاف عمیق در جناح راست امکان تقلب وسیع در حد انتخابات قبلی بسیار کم است... و اگر به این آسانی بود رفسنجانی را با آنهمه آبروریزی رد صلاحیت نمیکردند. میتوانید رای ندهید. اما بدانید که با اینکار (چون بعضی اوقات نکردن کاری هم کاری است) دستتان پاک نخواهد ماند. آنان که در خانه میمانند هم به انتخاب یکی از این هفت نفر کمک کرده اند. آش کشک خاله است ای دوستان.
دوستان عزيز شركت كننده در انتخابات و شكت نكننده در انتخابات: اجازه دهيد واضح و روشن بگويم تنها آرماني كه براي من بسياراهميت دارد و هنوزحاضرم بابت آن بهاي گراني بپردازم آزادي هاي فردي در مفهوم ليبرالي آن است. براين اساس رأي دهندگان و رأي ندهندگان به يك اندازه حق دارند كه راه خود را دنبال و نظراتشان را بيان وتبليغ كنند و كسي حق ندارد از اين بابت به ديگري توهين كند يا او ر اتحقير و تهديد نمايد. چنين رفتاري در دريچهي من موجب قطع دوستي خواهد شد. والسلام
بدوننام
22 خرداد 1392 - 02:43حمایت استاد ملکیان از شرکت در انتخابات "امید همیشه برای همهی امیدواران سودمند نبوده است، ولی ناامیدی همیشه برای همهی نومیدان زیانآوربوده است. هر چند تلخکامم، اما امیدواریام را با شرکت در انتخابات نشان میدهم و افزایش میبخشم. با امید به کاهش درد و رنج همه ایرانیان!" مصطفا ملکیان ۱۳۹۲/۳/۲۱
بدوننام
23 خرداد 1392 - 08:25چه زیبا سخنی همواره شادکام باشید استاد بزرگوارم
بدوننام
24 خرداد 1392 - 12:00مصطفی ملکیان چه کاره ی مملکت است؟
Aghil Daghagheleh's status
22 خرداد 1392 - 02:45انتخابات ایران نه بوندس لیگاست نه لالیگاست، همان لیگ برتر فوتبال ایران است با همه آن نقاط ضعف. انتخابات ایران نه هالیوود است نه بالیوود، همان سینمای ایران است با همه نقاط ضعف، محدودیت و سانسورها. بیضائی را ممنوع می کنند آنوقت به زور می خواهند به ده نمکی سیمرغ بلورین بدهند. انتخابات ایران نه آکسفورد است نه هاروارد همان دانشگاه های دولتی و آزاد خودمان هستند فاقد کیفیت و پر از محدودیت و تحمیل و سانسور. اما جالب است نه تیم های فوتبال می گویند در این لیگ بازی نمی کنیم، نه تماشاچیان بیخیال آن می شوند، نه فیلم سازان فیلم ساختن را تعطیل می کنند، نه روزنامه نگاران دست از نوشتن بر می دارند، نه هنرمندان دست از خلق اثر هنری و نه دانشجویان قید دانشگاه را می زنند. هنرمندان نیز تا جائی که می شود با وزارت ارشاد سر و کله می زنند، هر جا هم نشد می روند زیر زمینی کار تولید می کنند. در همین فضاهاست که اصغر فرهادی رشد می کند، علی کریمی در می آید و ده ها نویسنده و هنرمند دیگر رشد می کنند. تا الان هم کسی را ندیده ام بگوید فیلم نمی سازم یا کتاب نمی نویسم تا کارنامه دولت و وزارت ارشاد پربار نشود. همه در همین فضاهای آشفته و بی نظم که همه از آن اطلاع داریم و از روابط و قواعد آن نفرت داریم بازی می کنیم، زندگی می کنیم، لذت می بریم و آثار خود را به دنیا می آوریم. بازی انتخابات هم از همین جنس است. با همه این محدودیت ها، آلودگی ها و آشفتگی ها. سعی می کنیم بازی سازی کنیم، به مناظره هایش بخندیم، حاکمان را دست بیندازیم و از اینکه خاتمی و هاشمی فرصت گل در 18 قدمی حریف را اینگونه از دست می دهند حرص بخوریم. علاوه بر همه اینها خدا را چه دیدی شاید در این وانفسا یک اصغر فرهادی هم در حوزه سیاست پیدا بشود. البته پیدا نشد هم نشد، زندگی که تعطیل نمی شود. اگر هنوز انتظارتان از حوزه سیاست و انتخابات در ایران بیشتر است بروید در مورد پراید و پیکان کمی مطالعه کنید. البته ظاهراً قیمت پراید چند برابر شده و برای خودش کسی شده. خوب بالاخره وقتی در سیاست آدم های درجه دو برای خودشان کسی می شوند و بزرگان خانه نشین پراید هم یاد می گیرد، مگر او چه کم از بقیه دارد. اما بالاخره چاره چیست، حالا که خبری از پورشه و بنز نیست باید بین پراید و آردی یکی را انتخاب کنیم. البته خودمان هم می دانیم هر دوی اینها تنها از خودرو بودن اسمش را یدک می کشند و همینکه ما را زنده به منزل می رسانند خدا را هزار مرتبه شکر می کنیم. جای دور چرا برویم همین خطوط هواپیمائی، همه می دانیم بلند شدنش با خلبان است زمین نشستنش با خدا است، عموماً هم مقصد واقعی شان بهشت است و با دعاهای مسافران و خانواده ها دوباره به زمین بر می گردند، اما هر روز می رویم و بین ایران ایر و تابان یکی را انتخاب می کنیم و سعی می کنیم هواپیما توپولوف نباشد یا ایرباس دست پنجم ششم نباشد تا حداقل احتمال زنده رسیدنمان به مقصد درصدی بیشتر شود. بالاخره این واقعیتی است که در آن زندگی می کنیم. و دست آخر یک توصیه، اگر ایران هستید تا جائی که ممکن است با ایران ایر سفر کنید و قید تابان را بزنید، از توپولوف تا جای ممکن بپرهیزید، اگر امکانش بود حتماً پژو 405 بخرید و قید پراید را بزنید. گولتان نزنند بهتان بگویند هر دو یکی هستند، آمار کشته های پراید نشان می دهد که هر دو اتفاقاً یکی نیستند. در فوتبال هم بازی پرسپولیس - استقلال را نگاه کنید و لذتش را ببرید. و نهایت اینکه بین نامزدهای موجود خیر الموجودین را انتخاب کنید و کمی بد و بیراه به هاشمی و خاتمی که بابا شما را بخدا تکون بخورید. اگر در آنور دنیا هم برای خودتان حال می کنید و بین پورشه و بنز نمی دانید کدامش را سوار شوید و فرصت دیدن مسابقات بوندس لیگا را از نزدیک دارید خوشا بحالتان بروید حالش را ببرید. البته ما هم نا امید نیستیم شاید روزی لیگ برتر ما هم شد بوندس لیگا. اما تا آن زمان زندگی را تعطیل نمی کنیم.
Aghil Daghagheleh's status
22 خرداد 1392 - 03:33با روند فعلی روحانی برنده انتخابات در دور اول خواهد. این پیشگوئی نیست، یک پیش بینی است بر مبنای داده های مختلف. شناخت دست و پا شکسته من از چند انتخابات اخیر این را به من می گوید که روحانی در دور اول کار را تمام می کند. پیش بینی من این است که بالای 20.000.000 رای را به دست خواهد آورد. از همین الان خود را برای "جشن قضا شده 22 خرداد" آماده کنید.
باعنایت به ایه مبارکه وامرهم شوری بینهم تصمیم جماعت مبتنی بر شرکت دراین امر را با جان ودل پذیرفته وبعنوان دو عضوجماعت از یک خانواده اعلام میکنیم سمعنا و اطعنا از کرمانشاه
کردستان
22 خرداد 1392 - 09:09سلام از بیانیه حکیمانه و مدنیانه جماعت بسای رسپاسگزارم که مطالبات و خواسته های اهل سنت و رمدم را مطرح نموده است اگر رای دادن مشکلی را حل نکند رای ندادن هیچ وقت مشکلی را حل نخواهد کرد هر رای دادان نوعی مبارزه در سطح خودش هست ما باید به مبارزه ادامه بدهیم این بار از طریق روحانی
بدوننام
26 خرداد 1392 - 12:26خدا قوت! به این مبارزه ی طاقت فرسای خودتان ادامه دهید۰ طوری از مبارزه صحبت میکنید انگار نلسون ماندلا هستید۰
بدوننام
22 خرداد 1392 - 10:51کاش حافظه تاریخی مان اینقدر ضعیف نبود! کاش اینقدر درایت داشتیم که به فرموده پیامبر از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشدیم! کاش جماعت از موضع گیری چهار سال پیش خود درس عبرت می گرفت که بعد از انتخابات حتی سهم رای خود از صندوق ها را از حاکمیت مطالبه نکرد! کاش جماعت آنگونه که در صادر کردن بیانیه هایی که به نفع و در راستای منافع حاکیت است پیشقدم است برای حوادث دیگری که جامعه اهل سنت ایران بدان مبتلاست پیشقدم میبود! کاش جماعت بعد از انتخابات چهار سال پیش نیز در حمایت از مردم برای مطالبه رای خود، آنگونه که جامعه اهل سنت را به شرکت در انتخابات و رای دادن به موسوی ترغیب میکرد، برای بعد از آن نیز بیانیه صادر میکرد! و ای کاش و ای کاش ...
بدوننام
23 خرداد 1392 - 07:58با سلام خدمت دوستانی که لطف کردند نظر خودشون را گفتند اما دوستان من قاعده ای در بین اغلب پیامهاتون پیدا کردم و اون اینه که افکار شما را در یک بازه زمانی محدودی یافتم میدونید بازه زمانی افکار یک مومن یک سال وچهار سال نیست از پیامبر یاد بگیریم که در اوج سختی زمانی که از مدینه دزدکی هجرت کردند در راه قول تاج پادشاه ایران را (که بعدها در زمان حضرت عمر فتح شد) به فرستاده قریش که مسلمان شد دادند.مومن کارش را بخدا واگذار می کند و انتظار تغییر شرایط را از خدا دارد وظیفه مومن کسب رضایت خداوند است نه کسب رضای مردم بدون اجازه خدا.دوستان من به مفهوم سوره عبس دقت کنید خداوند پیامبرش را مورد انتقاد قرار میدهد که به مصلحت کاری نداشته باش مصلحت در دست خداوند است( به مصلحت نشستن با بزرگان قریش که فکر میکنی خیر دان است توجه نکن به قیمت رویگردانی یک نابینایی که خدمتت امده)سوره عبس. اما متاسفانه این درس پیامبر از جانب خداوند لطیف در میان مومنان کمتر پیداست.
محسن حیدری
24 خرداد 1392 - 03:08بی نام عزیز سلام بیتوجهی به مصلحت در دین؟؟ آیا تاکنون کلمه ی حدیبیه را شنیده ای؟
بدوننامkurdistani
23 خرداد 1392 - 12:22با سلام ضمن احترام به همه ي آرا و نظرات بيانيه جماعت را به خوبي مطالعه ودر مورد آن فكر كردم نظرات داده شده را نيز ديدم و انديشيدم به عنوان يك عضوفعال و دلسوز لازم است كه مواردي را تذكر و ياداوري كنم: -عزيزان من در كميته مركزي جماعت واعضاي موافق مشاركت در انتخابات اين را به ياد داشته باشيم كه معناي عدم مشاركت و بايكوت كردن انتخابات بسيار پر معنا تر،برنده تر و توجه برانگيزنده تر از مشاركت است.و معناي خاص خود را دارد. -در اين چند دهه حاكميت جمهوري اسلامي به تجربه ثابت شده كه حكومت بيشتر از كساني حساب برده است كه مخالفت نموده اند. - مشاركت در اين برهه به معناي قبول ظلم و تاييد ظالم است.و در پيشگاه الله بايد جوابگوباشيد. -متاسفانه نبود افردي كاريزما درجماعت كه همه ي اعضا به صورت صد در صد اطاعت مي كردند وجو د ندارد. با توجه به اينكه در بين اعضا تضاد ارا بسيار پر رنگ است. -من مطمئنم دربين اعضاي دفتر مركزي جماعت افراد با ايمان با لياقت،دلسوزو دانا وجود داردو مي شود كه حتي كشور و دولتي را به آنها سپرد ولي به نطرم لازم بود قبلا در اين مورد نظر سنجي ها و گفتگوهايي با اعضا مياني و عادي هم مي شد.هر چند كه در هر موردي نظر خواهي لازم نيست ولي اين مرد از موارد خاصي است كه باعث استحكام و سنگيني و دلگرمي اعضا است و سر نوشت ساز مي باشد. -عدم هماهنگي با احزاب مذهبي و ملي اهل سنت ميانه رودر اين بيانيه و فراخوان وجو د دارد كه متاسفانه سنگيني و وزنه جماعت را در اين موارد كمتر خواهد كرد. -ضمن احترام به ديدگاه موافقين و مخالفين حالا كه جماعت دعوت واصلاح راي بر مشاركت قرار داده ولي لازم است در مناسبتهاي مختلف و در بي توجي ها و ظلم ها و ستمگريهاي حاكميت نيز فراخوان و بيانيه صادر كند -جماعت به خاطر اين مواضع و پافشاري درمشاركت ممكن است به همكاري با حاكميت متهم گردد.و طبعا ضررهاي خودش را دارد. -به خاطر فعاليتهاي نسبتا ازاد جماعت در تهران و بعضي شهرستانها وبعضي ..... نميبايست جماعت استقلال و عدم وابستگي خود را ارزان مي فروخت براي جماعت خيلي حيف است. و موارد ديگر كه لازم است در اينده جماعت بيشتر به انها توجه كند. -با احترام به تمام ديدگاهها
پارسا کردستانی
08 تیر 1392 - 03:22Kurdistani جان با سلام و احترام: نظر شما را خواندم و نکات زیر را در آن قابل تامل یافتم : فرموده اید: معناي عدم مشاركت و بايكوت كردن انتخابات بسيار پر معنا تر،برنده تر و توجه برانگيزنده تر از مشاركت است.و معناي خاص خود را دارد. پاسخ: مرور تجربیات گذشته، خلاف این ادعا را به ما می نمایاند. مقاله ی آقای "محسن جلالی" در میان کامنت ها ی فوق، در این خصوص حاوی نکات خواندنی، جالب و قابل تاملی است. در بخشی از مطلب ایشان آمده است: "یک پژوهش جامعِ تطبیقی در مؤسسه بروکینگز، یکی از قدیمیترین و مهمترین اتاقهایِ فکر در واشنگتن، ۱۷۱ مورد تحریمِ انتخاباتی در کشورهای گوناگون را مورد مطالعه قرار داده و در پایان چنین نتیجه میگیرد که سیاستِ تحریمِ انتخابات تقریبا در همه موارد شکست خورده و تنها سه پیامدِ منفی به همراه آورده است. الف) قدرتمندتر شدنِ حزب حاکم با کسبِ اکثریتِ بسیار بالا در غیابِ احزابِ تحریمکننده ب) به حاشیه رانده شدنِ حزب تحریمکننده و رهبرانِ آن ج) فراهم شدن امکان تغییر در ساز و کارهای انتخاباتی مانند تغییرِ قانونِ اساسی که نیازمندِ اکثریتِ بالاست که تنها از طریق تحریم از سویِ احزاب مخالف قابلِ دستیابی است” ایشان در ادامه ی مطلب، نتایج ملموس تحریم را در برخی از کشور ها، به صورت موردی، بیان نموده است که بدون تردید مطالعه ی متن کامل آن سودمند خواهد بود. فرموده اید: در اين چند دهه حاكميت جمهوري اسلامي به تجربه ثابت شده كه حكومت بيشتر از كساني حساب برده است كه مخالفت نموده اند. پاسخ: "حساب بردن" مفهومی گنگ و مبهم است. اگر موضوع به صورت واضح، مستند و همراه با ذکر نمونه هایی مطرح شود، تبادل آرا پر بارتر و مفید تر خواهد بود. فرموده اید: مشاركت در اين برهه به معناي قبول ظلم و تاييد ظالم است.و در پيشگاه الله بايد جوابگو باشيد. پاسخ: با کدام استدلال و با چه منطقی مشار کت را با قبول ظلم و تایید ظالم هم ردیف پنداشته اید؟ آیا یقین دارید که مشارکت، بیشتر از تحریم و انفعال، به تداوم و تثبیت ظلم و نابسامانی کمک میکند؟ آیا یقین دارید اگر با عدم مشارکت، عرصه را به انحصار طلبان بسپاریم، مسئول و مواخذ نخواهیم بود؟ آیا اشکال دارد کسانی را نیز که رای نمی دهند و با این رفتار خود، به انتخاب کسی کمک میکنند که آینده مملکت را در این شرایط به خطر خواهد انداخت،مسئول رفتار انتخاباتی خود و عواقب مترتب برآن بدانیم؟ فرموده اید: متاسفانه نبود افردي كاريزما درجماعت كه همه ي اعضا به صورت صد در صد اطاعت مي كردند وجو د ندارد. با توجه به اينكه در بين اعضا تضاد ارا بسيار پر رنگ است. پاسخ: در حرکت های دینی و اجتماعی وجود چنین شخصیتی نه ضروری است و نه چندان مفید. به جای چنین آرزویی باید دغدغه ی تقویت تفکر شورایی را پی گیری نماییم. ضمنا لازم نیست تفاوت در نگرش ها را همواره "تضاد" بنامیم. این گوناگونی ها در فضای مطلوب می تواند منشا رشد و بالندگی فضای فکری جامعه شود. فرموده اید: من مطمئنم دربين اعضاي دفتر مركزي جماعت افراد با ايمان با لياقت،دلسوزو دانا وجود داردو مي شود كه حتي كشور و دولتي را به آنها سپرد پاسخ : ضمن احترام به بزرگواران "اعضاي دفتر مركزي جماعت"من چنین اطمینانی ندارم. فرموده اید: به نطرم لازم بود قبلا در اين مورد نظر سنجي ها و گفتگوهايي با اعضا مياني و عادي هم مي شد.هر چند كه در هر موردي نظر خواهي لازم نيست ولي اين مورد از موارد خاصي است كه باعث استحكام و سنگيني و دلگرمي اعضا است و سر نوشت ساز مي باشد. پاسخ: قبول دارم که در موارد مشابه، تلاش بیشتر در زمینه آماده نمودن بستر فکری در میان دوستان جماعت، نتایج مطلوب تری خواهد داشت. فرموده اید: عدم هماهنگي با احزاب مذهبي و ملي اهل سنت ميانه رودر اين بيانيه و فراخوان وجو د دارد كه متاسفانه سنگيني و وزنه جماعت را در اين موارد كمتر خواهد كرد. پاسخ: درصورت رسیدن به وحدت نظر، صدور بیانیه های مشترک میان تشکل ها ی اجتماعی هم سو، عملی ارزشمند است. این امر البته نافی حق تشکل ها در اعلام عمومی آرا و دیدگاه های ویژه خودشان نیست. فرموده اید: ضمن احترام به ديدگاه موافقين و مخالفين حالا كه جماعت دعوت واصلاح راي بر مشاركت قرار داده ولي لازم است در مناسبتهاي مختلف و در بي توجي ها و ظلم ها و ستمگريهاي حاكميت نيز فراخوان و بيانيه صادر كند پاسخ: موافقم. این امر مصداق "نهی از منکر" است که با رعایت اصل حکمت، ضمن بررسی جوانب امر و اتخاذ اسلوب متین و اثرگذار، از وظایف اجتماعی مصلحین میباشد. فرموده اید: جماعت به خاطر اين مواضع و پافشاري درمشاركت ممكن است به همكاري با حاكميت متهم گردد.و طبعا ضررهاي خودش را دارد. پاسخ: نگرش کلی و دیدگاه جماعت به گونه ای شفاف، در قالب جزوه ی "رویکردها و راهکارها" در معرض دید علاقه مندان قرار دارد. به طور کلی حرکت اجتماعی ما مبتنی بر این دیدگاه بوده و در جهت تحقق و تعمیق رویکردهای مطرح شده گام بر می داریم. فرموده اید: به خاطر فعاليتهاي نسبتا ازاد جماعت در تهران و بعضي شهرستانها وبعضي ..... نميبايست جماعت استقلال و عدم وابستگي خود را ارزان مي فروخت براي جماعت خيلي حيف است. پاسخ:آیا وجدانتان رضایت میدهد که اعلام موضع جماعت در خصوص نحوه ی مشارکت در یک فرایند اجتماعی، که به صراحت با منطق ترجیح عقلانیت بر حرکت های احساسی، مدارا بر خشونت، و دگرپذیری برتعصب و جمود تنظیم شده است، به "ارزان فروشی استقلال" تعبیر نمایید؟
جمال
24 خرداد 1392 - 04:49با سلام خدمت دوست عزیز کردستانی کامنت جنابعالی را خواندم ضمن احترام به رأی شما دوست عزیز چند نکته را لازم دیدم متذکر شوم: 1- دوران کاریزمایی برای هر حزب و جماعتی گذشته است امروز هر جماعت و حزبی بتواند اهداف و برنامه هایش را از قالب شورا که منتخب اعضای میانی و پایینی خود است پیش ببرد موفق تر است و لو اینکه نتایج آن کمتر باشد چون انسان هیچ وقت مکلف به گرفتن نتیجه نیست بلکه جهد و تلاش و سعی پیوسته وظیفه اوست و حصول نتایج با خداست. 2- بیانیه جماعت نظر و دیدگاه خود جماعت است و هیچ وقت ادعای نمایندگی از هیچ گروه و حزبی را ننموده و از طرف عزیزان اهل سنت هم نیست پس به نظر من ضمن احترام گذاشتن به تصمیمات و نظرات هر کس این حق برای جماعت محفوظ است که خودش و در قالب شورای مرکزی تصمیمات ریز و کلان خود را بیان کند . 3- اگر به نظرات عزیزان نگاه دقیقی بیافکنی بیش از 90 در صد دوستان موافق این رای جماعت هستند و ضمن احترام به رای مخالفان از جمله جنابعالی نظرات جماعت از دیدگاه اعضا کاملآ پذیرفته است. 4- به نظر بنده اعضای هر جماعت و یا حزبی که تعهد به آن دارند ملزم به تبعیت از تصمیمات شورای مرکزی آن هستند هر چند مخالف نظر آنها باشد چون حزب یا جماعت به عنوان سرمایه و پایگاه ثابت خود با تکیه به اعضا اقدام به تصمیمات می گیرد و علاوه بر آن وظیفه اقناع هواداران و اطرافیان خود در پذیرش آن تصمیمات هستند. در پایان وضعیت کنونی ایران و اجماع عقلای این ملت بر مشارکت و دادن رای به یک کاندیدای نسبتاً معتدل عقلانیت تصمیم گیران جماعت را بیشتر نمایان می کند. با تشکر
وریا کردستانی
19 تیر 1392 - 06:05Kurdistani جان با سلام و احترام: نظر شما را خواندم و نکات زیر را در آن قابل تامل یافتم : فرموده اید:" معناي عدم مشاركت و بايكوت كردن انتخابات بسيارپر معنا تر،برنده تر و توجه برانگيزنده تر از مشاركت است.و معناي خاص خود را دارد." پاسخ:مرور تجربیات گذشته، خلاف این ادعا را به ما می نمایاند. مقاله ی آقای "محسن جلالی" در میان کامنت ها ی فوق، در این خصوص حاوی نکاتخواندنی، جالب وقابل تاملی است. در بخشی از مطلب ایشان آمده است: "یک پژوهش جامعِ تطبیقی در مؤسسه بروکینگز، یکی از قدیمیترین و مهمترین اتاقهایِ فکر در واشنگتن، ۱۷۱ مورد تحریمِ انتخاباتی در کشورهای گوناگون را مورد مطالعه قرار داده و در پایان چنین نتیجه میگیرد که سیاستِ تحریمِ انتخابات تقریبا در همه موارد شکست خورده و تنها سه پیامدِ منفی به همراه آورده است. الف) قدرتمندتر شدنِ حزب حاکم با کسبِ اکثریتِ بسیار بالا در غیابِ احزابِ تحریمکننده ب) به حاشیه رانده شدنِ حزب تحریمکننده و رهبرانِ آن ج) فراهم شدن امکان تغییر در ساز و کارهای انتخاباتی مانند تغییرِ قانونِ اساسی که نیازمندِ اکثریتِ بالاست که تنها از طریق تحریم از سویِ احزاب مخالف قابلِ دستیابی است” ایشان در ادامه ی مطلب، نتایج ملموس تحریم را در برخی از کشور ها،به صورت موردی، بیان نموده است که بدون تردید مطالعه ی متن کامل آن سودمند خواهد بود. فرموده اید:"در اين چند دهه حاكميت جمهوري اسلامي به تجربه ثابت شده كه حكومت بيشتر از كساني حساب برده است كه مخالفت نموده اند." پاسخ: "حساب بردن" مفهومی گنگ و مبهم است. اگر موضوع به صورت واضح، مستند و همراه با ذکر نمونه هایی مطرح شود، تبادل آرا پر بارتر و مفید تر خواهد بود. فرموده اید:"مشاركت در اين برهه به معناي قبول ظلم و تاييد ظالم است.و در پيشگاه الله بايد جوابگو باشيد." پاسخ: با کدام استدلال و با چه منطقی مشار کت را با قبول ظلم و تایید ظالم هم ردیف پنداشته اید؟ آیا یقین دارید که مشارکت، بیشتر از تحریم و انفعال، به تداوم و تثبیت ظلم و نابسامانی کمک میکند؟ آیا یقین دارید اگر با عدم مشارکت، عرصه را به انحصار طلبان بسپاریم، مسئول و مواخذ نخواهیم بود؟ آیا اشکال دارد کسانی را نیز که رای نمیدهند و با این رفتار خود، به انتخاب کسی کمک میکنند که آینده مملکت را در این شرایط به خطر خواهد انداخت،مسئول رفتار انتخاباتی خود و عواقب مترتب برآن بدانیم؟ فرموده اید:"متاسفانه نبود افردي كاريزما درجماعت كه همه ي اعضا به صورت صد در صد اطاعت مي كردند وجو د ندارد.با توجه به اينكه در بين اعضا تضاد ارا بسيار پر رنگ است." پاسخ: در حرکت های دینی و اجتماعی وجود چنین شخصیتی نه ضروری است و نه چندان مفید. به جای چنین آرزویی باید دغدغه ی تقویت تفکر شورایی را پی گیری نماییم. ضمنا لازم نیست تفاوت در نگرش ها را همواره "تضاد" بنامیم. این گوناگونی ها در فضای مطلوب می تواند منشا رشد و بالندگی فضای فکری جامعه شود. فرموده اید:"من مطمئنم دربين اعضاي دفتر مركزي جماعت افراد با ايمان با لياقت،دلسوزو دانا وجود داردو مي شود كه حتي كشور و دولتي را به آنها سپرد " پاسخ : ضمن احترام به بزرگواران "اعضاي دفتر مركزي جماعت"من چنین اطمینانی ندارم. فرموده اید:" به نطرم لازم بود قبلا در اين مورد نظر سنجي هاو گفتگوهايي با اعضا مياني و عادي هم مي شد.هر چند كه در هر موردي نظر خواهي لازم نيست ولي اين مورد از مواردخاصي است كه باعث استحكام و سنگيني و دلگرمي اعضا است و سر نوشت ساز مي باشد." پاسخ:قبول دارم که در موارد مشابه، تلاش بیشتر در زمینه آماده نمودن بستر فکری در میان دوستان جماعت، نتایج مطلوب تری خواهد داشت. فرموده اید:"عدم هماهنگي با احزاب مذهبي و ملي اهل سنت ميانه رودر اين بيانيه و فراخوان وجو د دارد كه متاسفانه سنگيني و وزنه جماعت را در اين موارد كمتر خواهد كرد." پاسخ: درصورت رسیدن به وحدت نظر، صدور بیانیه های مشترک میان تشکل ها ی اجتماعی هم سو، عملی ارزشمند است. این امر البته نافی حق تشکل ها در اعلام عمومی آرا و دیدگاه های ویژه خودشان نیست. فرموده اید:"ضمن احترام به ديدگاه موافقين و مخالفين حالا كه جماعت دعوت واصلاح راي بر مشاركت قرار داده ولي لازم است در مناسبتهاي مختلف و در بي توجي ها و ظلم ها و ستمگري هاي حاكميت نيز فراخوان و بيانيه صادر كند." پاسخ: موافقم. این امر مصداق "نهی از منکر" است که با رعایت اصل حکمت، ضمن بررسی جوانب امر و اتخاذ اسلوب متین و اثرگذار، از وظایف اجتماعی مصلحین میباشد. فرموده اید:"جماعت به خاطر اين مواضع و پافشاري درمشاركت ممكن است به همكاري با حاكميت متهم گردد.و طبعا ضررهاي خودش را دارد." پاسخ: نگرش کلی و دیدگاهجماعت به گونه ای شفاف،در قالب جزوه ی "رویکردها و راهکارها" در معرض دید علاقه مندان قرار دارد. به طور کلی حرکت اجتماعی ما مبتنی بر این دیدگاه بوده و در جهت تحقق و تعمیق رویکردهای مطرح شده گام بر می داریم. فرموده اید:"به خاطر فعاليتهاي نسبتا ازاد جماعت در تهران و بعضي شهرستانها وبعضي ..... نميبايست جماعت استقلال و عدم وابستگي خود راارزان مي فروخت براي جماعت خيلي حيف است." پاسخ:آیا وجدانتان رضایت میدهد که اعلام موضع جماعت در خصوص نحوه ی مشارکت در یک فرایند اجتماعی، که به صراحت بر اساس منطق ترجیح عقلانیت بر حرکت های احساسی، مدارا بر خشونت، و دگرپذیری برتعصب و جمودتنظیم شده است، به "ارزان فروشی استقلال"تعبیر نمایید؟
کردستان
23 خرداد 1392 - 01:06با سلام و درود به خاطر قراردادن بیانیه جماعت دعوت این طرف دیوار ما به هر نسیمی می رقصیم و دل خوش می داریم و بیانیه صادر می کنیم ولی آیا جناب روحانی این بیانیه را دیده؟ خوانده؟ فهمیده؟ قول داده؟ جامه عمل خواهد پوشاند؟ باور خواهد داشت؟ زیر آن نخواهد زد؟ او را مجبور نخواهند کرد که قید آن را بزند؟ و .... و .... چقدر خوش خیالی؟
پارسا کردستانی
06 تیر 1392 - 04:05کردستان عزیز: بیانیه را دیده اند. این هم دلیلhttp://www.rohani92.com/portal/index.php/2013-05-31-11-08-17/news/340-20... متن بیانیه واضح است وشفاف پس لابد فهمیده اند. اما اینکه عمل می کنند یا نه نمی توان به قطعیت اظهار نظر کرد بلکه باید با حفظ امید، مداومت در پیگیری وطرح مکرر مطالبات داشت.
کردستان دوست
23 خرداد 1392 - 06:46جناب کردستان!در سایت ستاد مرکزی آقای روحانی بیانیه جماعت منتشر شده است
پارسا
01 تیر 1392 - 07:27صرف پذیرش و اعتراف به وجود کمبودها وبی عدالتی ها ونگاه امنیتی و.....از جانب مسئولین نظام و متعهد نمودن کاندیدای ریاست جمهوری به پی گیری مطالبات قومیت ها ومذاهب به شکل بیانیه امضا شده، گامی به جلو تلقی می شود. ضمن امیدواری به اجرای این تعهدات، احقاق حق نیازمند مداومت در پیگیری ها می باشد.
حسین
24 خرداد 1392 - 01:36و تعاونوا علي البر و التقوي و لا تعاونوا علي الاثم و العدوان و اتقوا الله ان الله شديد العقاب چهار سال بعد میبینیم دوباره با خفت و خواری یه بیانیه دیگر صادر میکنی اصلا شما فکر کنم بینش صحیحی در مورد اوضاع داخلی نداری تنها به فکر ابقای خود هستی! البته نظرم در مورد این مقاله هست و میدانم انسانهای صادقی هم در این جماعت هم وجود دارند
پاسخ به حسین
25 خرداد 1392 - 04:45سلام اگر شما بینش صحیح داری بگو چکار کردی و چه تصمیمی گرفتی بگو دیگران هم یاد بگیرند بله وقتی کسی در دهان شیر هست بهترین کار ابقای خودش هست آخه شما و امثالهم فقط تهمت زدن و طعنه زدن را بلدید که اونم کاری نداره خب هر کس فکر و شیوه خودش را داره شما چه فکر و برنامه ای دارید بفرمایید تا بدانیم و با فکر و برنامه جماعت مقایسه کنیم البته من نماینه جماعت نیستم ولی از حرف همینطوری بدم میاد
محمد- تهران
25 خرداد 1392 - 06:04با عرض احترام و ادب به همه ی دوستانی که بیانیه رو نقد کرده بودند به عرض دوستان می رسانم اکنون که آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور منتخب برگزیده شده اند، آینده نگری جماعت بیشتر مشخص می شود. دوستان بدانند با تندروی و افراط به هیچ جا نمیرسیم همیشه نباید یه طرف سکه رو ببینیم من خودم انتظار نداشتم که ایشان به عنوان رئیس جمهور انتخاب شوند با وجودی که می دانستم رأی اکثریت رو دارند... ولی دیدیم که خدارو شکر اینگونه نشد... با وجود همه تبعیضاتی که متاسفانه در کشورمان داریم ولی باید با تدبیر و امید و به دور از هرگونه احساس و با عقلانیت به جلو رفت... خداوند با صابران است...
جناب شما مطمين هستي كه انسان هاي صادقي در اين جماعت وجود دارد؟ خوب دقت كن شايد اشتباه كرده باشي و به عذاب دجار شوي- ما رو ببين با كي ها شديم هفتاد و اندي ميليون نفر
بدوننام
25 خرداد 1392 - 07:13ما که به تبعیت از این بیانیه جماعت رای دادیم . اما سوالی که در ذهن من است اینه که چرا این بیانیه در وب سایت روحانی درج نشده است!!!!
مدير
28 خرداد 1392 - 04:54http://www.rohani92.com/portal/index.php/2013-05-31-11-08-17/news/340-2013-06-12-10-22-07